حقتعالی «حیا» را بهعنوان یکی از نعمتهای خویش در فطرت انسان قرار داد تا نسبت به کارهای زشت و خلاف، حالت بازدارندگی داشته باشد. به این معنا که وقتی روح درمقابل یک عمل قبیحی قرار میگیرد، یک حالت انفعال و انکسار به او دست میدهد، و همین حالت، موجب بازدارندگی او خواهد شد. و حتی بعد از مرتکب شدن یک کار زشت، حیا موجب خواهد شد که آدمی دیگر آن عمل را تکرار نکند.
در آموزههای دینی، وقتی به بحث حیا میرسیم، میبینیم که حیا و شرم از حقتعالی، از اهمیت ویژهای برخوردار است. و بیانات متعددی داریم که حیا از خداوند را در روابط گوناگون مطرح میفرمایند. و انسان باید با توجه به این روابط حیا داشته باشد که به چند نمونه آن اشاره میشود:
الف: «أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَری»،[علق،14]؛ «مگر ندانسته كه قطعاً خدا [همه كارهايش را] مىبيند؟»
ب: «وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً»،[یونس،61]؛ «وهيچ عملى را انجام نمىدهيد مگر اينكه ما شاهد و ناظر بر شما هستیم.»
ج: امام سجاد علیه السلام در این زمینه میفرمایند: «خَفِ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ لِقُدْرَتِهِ عَلَيْكَ، وَ اسْتَحْيِ مِنْهُ لِقُرْبِهِ مِنْكَ»،[2]؛ «از خدا بیم داشته باشد جون او بر تو تواناست، و از او حیا کن چون به تو نزدیک است.»
2- خداوند در آشکار و نهان، انسان را میبیند.
حیا کردن از خدا مانند حیا از مردم نیست. چون حیا از مردم در جایی استکه در منظر آنها باشد. و لذا در جاییکه کسی نیست، چه بسا همان کار خلاف را انجام میدهد. ولی در مورد خدا، آشکار و نهان یکسان است. و در نتیجه باید در همه حال از خداوند در قبال کارهای زشت و قبیح حیا نمود.
امام موسی بن جعفر علیه السلام در این رابطه میفرمایند:
«فَاسْتَحْيُوا مِنَ اللَّهِ فِي سَرَائِرِكُمْ كَمَا تَسْتَحْيُونَ مِنَ النَّاسِ فِي عَلَانِيَتِكُم»،[3]؛ «از خدا در خفا و سرّتان حیا کنید، همانطور که در آشکار و علن، از مردم حیا میکنید.» یعنی همانطور که کار زشت و خلاف را جلوی مردم انجام نمیدهید، در برابر خدا حتی در نهان و تنهایی و جاییکه کسی نیست هم همانطور باشید.
ج: عظمت و حضور دائمی حق تعالی
ما در باب اعمال میان انسانها فرق میگذاریم؛ مثلاً از عدهای بهخاطر جایگاهشان، خیلی شرم نمیکنیم. چون جایگاه زیاد مهمّی برایشان قائل نیستیم. مثلاً میگوییم فلانی خودمانی است، و چه بسا کارهایی را در جلوی روی او انجام دهیم که درست نبوده و حاضر نیستیم جلوی همه آن کارها را انجام دهیم. در حالیکه اگر شخص بزرگی حاضر باشد که ما با او رو در بایستی داشته باشیم این کار را نمیکنیم.
و یا مثلاً بین کسیکه تنها گاهی اوقات، چشممان به او میافتد، با کسیکه هر روز و هر شب با او برخورد میکنیم، فرق میگذاریم. در مورد اوّلی میگوییم: شاید دیگر همدیگر را نبینیم و چه بسا در مقابل او شرم و حیا نداشته باشیم. در حالیکه همان شخص، نسبت به کسیکه همیشه همراه انسان است، شرم و حیا بهخرج خواهد داد.
حال اگر با فرد شایسته و عظیمیکه هر روز هم با او سر و کار داشته باشیم، روبرو شویم، طبیعتا مراقبت خیلی بیشتر خواهد شد. و انسان شرم میکند که عمل بدی در مرئَی و منظر او انجام دهد.
اتفاقا در رابطه با حقتعالی، هم عظمت و بزرگی غیر متناهی و هم حضور دائمی او را داریم. لذا لزوم حیا در مقابل حقتعالی امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.
پیامبر گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم در بیانی شریف به این دو مقوله اشاره میفرمایند: «اسْتَحْیِ مِنَ اللَّهِ اسْتِحْیَاءَکَ مِنْ صَالِحِی جِیرَانِک»،[4]؛ «از خدا حیا کن، همانطور که از همسایهایکه جایگاه رفیعی نزد تو دارد و از شایستگان است خجالت میکشی و حیا میکنی»
حضرت در این بیان، سطح مطلب را پایین آورده است تا شاید ما از خدا خجالت بکشیم. و فرموده همانطور که از همسایه شایستهات خجالت میکشی و جلوی روی او هر کاری را انجام نمیدهی، از خدا هم خجالت بکش!
د: بالاترین حیا
حیا اقسامی دارد. مانند حیا از مردم، خود، ملائکه، اولیاء الهی، خدا. ولی در این میان بالاترین آنها حیا نمودن از حقتعالی است.
امیر المومنین علیه السلام در این زمینه میفرمایند: «أَفْضَلُ الْحَيَاءِ اسْتِحْيَاؤُكَ مِنَ اللَّه»،[5]؛ «با فضیلتترین حیاها، حیای از خداوند است.»
بنابراین خداوند ناظر و شاهدی استکه هیچگاه از انسان جدا نمیشود، او نزدیکی استکه نزدیکتر از او متصور نیست، بزرگی استکه کسی بزرگتر از او نیست،مطّلعی استکه وجودی مطّلعتر از او نیست،بهنحویکه به تمام شراشر وجودی انسان از درون و بیرون، احاطه دارد، عالمی استکه آشکارا و نهان، برای او معنا ندارد. لذا شایسته استکه انسان از چنین وجودی در مقابل کارهای زشت، حیا کند و شرم داشته باشد.